کارخانهدار پرسید: «همهی مردم یک چرخ خیاطی، یک رادیو، یک یخچال و تلفن دارند. حالا چی تولید کنیم؟» مخترع گفت: «بمب.» جنرال گفت: «جنگ.» کارخانهدار گفت: «اگر راهی دیگری وجود ندارد، چرا که نه.» مردی با روپوش سفید اعدادی را …
بیشتر بخوانید »شعری بلند از غیاثالمدهون/ برگردان: مصطفا صمدی
غیاثالمدهون شاعر فلسیطینیالاصلی است که در سال ۱۹۷۹ در دمشق به دنیا آمده است و از سال ۲۰۰۸ در استهکلم زندگی میکند. دو مجموعه از آثار وی در سوئد و آخرین مجموعهشعرش، آدرنالین، در سال ۲۰۱۷ در میلان ایتالیا به …
بیشتر بخوانید »سه شعر از هرمان هسه/ برگردان: مصطفا صمدی
یک آنزمان که من از احتیاج جوانی و شرم به سوی تو آمدم با تمنا تو خندیدی و از عشق من یک بازی ساختی حالا خستهای و دیگر بازی نمیکنی با چشمهای تاریک بهسوی من مینگری از روی احتیاج و …
بیشتر بخوانید »