داستان کوتاه “زیر باران” نوشتهی احمد محمود تیم تحریریه آنتیمانتال مارس 16, 2020 داستان ۰ هوا که تا چند لحظه قبل تاسیده بود، رنگی نیمه روشن گرفت. خورشید پریده رنگ، از شکاف ابرها سرک کشید و تراکم ابرها را در هم ریخت. از شب قبل یک رگبار شدید پاییزی در شرف باریدن بود. گاهی گستره … بیشتر بخوانید » اشتراکگذاری