داستان کوتاه “سرجوخه” از “ریچارد براتیگان” تیم تحریریه آنتیمانتال دسامبر 30, 2019 داستان جهان ۰ “سرجوخه” روزگاری دلم می خواست ژنرال شوم. سالهای اول جنگ جهانی دوم که در تاکوما به مدرسه ابتدایی می رفتم، بسیج عمومی بازیافت کاغذ راه انداخته بودند که همه چیزش به ارتش شباهت داشت. خیلی جالب بود و کارها را … بیشتر بخوانید » اشتراکگذاری