داستان کوتاه “کلاف سردرگم” نوشتهی بهرام صادقی تیم تحریریه آنتیمانتال دسامبر 11, 2022 داستان ۰ یک چیز نامرئی هست مثل دست که نمیبینمش اما احساسش میکنم و ادراکش میکنم. مرا هُل میدهد این طرف و آن طرف… – آهان! کمی سرتان را بالا بگیرید. ابروهاتان را از هم باز کنید. بخندید. چشمتان به دوربین باشد. … بیشتر بخوانید » اشتراکگذاری