خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : #ادبیات_معاصر (صفحه 6)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : #ادبیات_معاصر

شعر “واقعیت رویای من است” از “بیژن نجدی”

“واقعیت رویای من است” واقعیت خواب‌های من است خون رویای من برگ‌تر از سبز – سبزتر از برگ گیاه که با دشنه تلکس خبرگزاری‌‌ها خنجر کلمات روزنامه نمی‌ریزد واقعیت رویای من است آن‌جا هیچ‌کس نمی‌داند که سیلی چیست؟ و چاقو شرمنده …

بیشتر بخوانید »

شعر ” سیاهی بر سیاهی” از “سینا بهمنش”

” سیاهی بر سیاهی ” می‌پرسد چرا سیاه پوشیده‌ای؟ نمی‌بینی ؟ عروسی است باران دارد با لباسی سپید می‌آید حتی اگر تو نامش را بگذاری برفی که بر گورستان می‌بارد می‌گویم بی برفی سپید عید تا عیدمان زمستان است در …

بیشتر بخوانید »

شعر “زنباش” از “میلاد خدابخشی”

“زنباش” عاشق‌تر از من است؟ به زنی که زندگی نامِ کوچک‌ش با مردهای زیادی سرِ ستیز نداشته باشم اگر این‌هم زندگی می‌شود آخر؟ به دردِ من که جز من نمی‌خورَد از هرکجا رفتم خودم را آنجا گذاشتم کسی برنداشت سر …

بیشتر بخوانید »

شعر “هرگز از یاد نبردیم آزادی و صلح را” از “یانیس ریتسوس”

“هرگز از یاد نبردیم آزادی و صلح را” حال چند سالی‌ست که آواره‌ایم  از جزیره‌ای خشک و بی آب و علف  به جزیره‌ی خشک و بی‌آب و علفی دیگر  در حال حمل چادرها بر پشت‌مان  بی‌آنکه فرصت برپاکردن‌شان را داشته …

بیشتر بخوانید »

شعر “روی کاغذی خشک که شسته باران، جوهر” از “ماریان بروک”

روی کاغذی خشک که شسته باران، جوهر… روی کاغذی خشک که شسته باران ، جوهر گیج می‌زند، اما تمام کلمات داغ خورده‌اند. کوه و دهانه‌اش ماه و آب‌های بر روی آن سوء تعبیری‌ست از سطوح هم‌واری که زمانی شبیه آب …

بیشتر بخوانید »

داستان کوتاه “سرجوخه” از “ریچارد براتیگان”

“سرجوخه” روزگاری‌ دلم‌ می ‌خواست‌ ژنرال‌ شوم. سال‌های‌ اول‌ جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ که‌ در تاکوما به‌ مدرسه‌ ابتدایی‌ می ‌رفتم، بسیج‌ عمومی ‌بازیافت کاغذ راه‌ انداخته‌ بودند که‌ همه‌ چیزش‌ به‌ ارتش‌ شباهت‌ داشت. خیلی‌ جالب‌ بود و کارها را …

بیشتر بخوانید »

مقاله “دفاع از نظریه بازتولید ادبی” از “پی‌یِر ماشِری”

“دفاع از نظریه بازتولید ادبی” نویسنده: پی‌یِر ماشِری در جواب به این سوال که «ادبیات چگونه عمل می‌کند؟» اینجا خیلی ساده پاسخ خواهیم داد: با بازتولید خودش. اما چگونه می‌توان از ادبیاتی دفاع کرد که خودش را «بازتولید» می‌کند؟ و …

بیشتر بخوانید »

شعر “آدم‌های بهاری” از “بیژن الهی”

آدم‌های بهاری چه می‌کنید با برگی که خزان دوست بدارد؟ چه می‌کنید با پروانه‌یی که به آب افتد؟ از سر هر انگشت پروانه‌ای پریده ست.  پروانه‌ی کدام انگشت تشنه بود؟ پروانه‌ی کدام انگشت به آب می‌میرد؟ من بارها اندیشیده‌ام من …

بیشتر بخوانید »

داستان “یک‌ داستان خیلی کوتاه” از “ارنست همینگوی”

در یکی از غروب‌های بسیار داغ پادوا، مرد را به پشت‌بام بردند و او می‌توانست از آن‌جا نظاره‌گر تمام شهر باشد. پرنده‌هایی که لانه‌هاشان روی دودکش‌هاست، در آسمان بودند. مدتی بعد که هوا تاریک شد، نورافکن‌ها سر برآوردند. دیگران پایین …

بیشتر بخوانید »

داستان کوتاه “آبجی خانم” از “صادق هدایت”

“آبجی خانوم” آبجی خانم خواهر بزرگ ماهرخ بود، ولی هر کس که سابقه نداشت و آنها را می‌دید ممکن نبود باور بکند که با هم خواهر هستند. آبجی خانم بلند بالا، لاغر، گندم‌گون، لب‌های کلفت، موهای مشکی داشت و روی …

بیشتر بخوانید »

مقاله “تفکر از منظر هانا آرنت” از “طاهر عابدی”

“تفکر از منظر هانا آرنت” هانا آرنت (۱۹۰۶-۱۹۷۵) نه تنها یکی از مهم‌ترین فیلسوفان سیاسی قرن بیستم است، بلکه فیلسوفِ «قرن بیستم» نیز هست. برای او قرن بیستم و حوادث آن مسئله بود. آثار مهم او مانند توتالیتاریسم، آیشمان در …

بیشتر بخوانید »

شعر “نه آسمان نه زمین” از “اکتاویو پاز”

“نه آسمان نه زمین” به دور از آسمان به دور از نور و تیغه‌اش به دور از دیوارهای شوره بسته به دور از خیابان‌هایی که به خیابان‌های دیگر می‌گشاید پیوسته به دور از روزنه‌های وز کرده‌ی پوستم به دور از …

بیشتر بخوانید »