چهار شعر از احسان براهیمی تیم تحریریه آنتیمانتال 5 ساعت پیش شعر ۰ (۱) مسموم میکنم سلولهایم را با قرص-دودِ آرامبخشها تا لذتِ خط خطیهای تیغ بر پوست میل که درمیآوَرَد شیرابهی اضطراب را لخته میشود آخرین درد در شاهرگِ گمان. (۲) آب چه اضطرابی داشت در کمر هستی چه عجول بود به … بیشتر بخوانید » اشتراکگذاری