خانه / داستان

داستان

مارس, 2025

  • 23 مارس

    داستان کوتاه “قمر در عقرب” نوشته‌ی مژده مشعل‌چی

    ماژیک قرمز را برداشت و روی آینه‌ی اتاق مرد ریشو نوشت: توت فرنگی‌ام. اومدم بهت سر زدم. و از پنجره اتاق بیرون پرید. از خواب بیدار شد. تپش قلب شدیدی داشت. موهای بلندش خیس عرق به صورتش چسبیده بود. نور …

فوریه, 2025

  • 9 فوریه

    داستان کوتاه “زیر درخت چنار” نوشته‌ی ریحانه علویان

    مامان می‌گه بشین این‌جا جم نخور. هر شب می‌گه. ولی هر شب این‌جاش فرق می‌کنه. این‌جای امشب خنکه، بادش بوی خوب می‌ده، بوی درخت. مامان که گفت «بشین این‌جا»، صدا کلفته گفت «زیر درخت چنار». این‌جای امشب زیر درخت چناره. …

ژانویه, 2025

نوامبر, 2024

  • 17 نوامبر

    داستان کوتاه “منم، پدرم!” نوشته‌ی نسترن سوادکوهی

    در یک صورت می‌توانم بیرون بیاورمش. یک صورت نامعلوم. یک صورتی که حالا بر من پوشیده است، اما عریان می‌شود حتماً. خودش که عریان است و دارد زیر تن من عرق می‌ریزد. روسری را به دندان گرفته. عریان است اما …

اکتبر, 2024

  • 20 اکتبر

    داستان کوتاه”لته زفاف” نوشته‌ی آیه اسماعیلی

    خانه را از عمد خلوت کرده‌ام. توی باشگاه، همان وقتی که مهمان‌ها داشتند شام می‌خوردند، رودربایستی را گذاشتم کنار، صاف توی چشم‌هایشان نگاه کردم و سنگ‌‎هایم را باهاشان واکندم”همینجا آخر عروسی است؛ یا قبل عروس‌کشان بروید سر زار و زندگی …

آگوست, 2024

جولای, 2024

ژوئن, 2024

  • 20 ژوئن

    مجموعه داستان یک‌سومِ چپِ چشمِ چپ نوشته‌ی ساحل نوری

    مردک کم بود، آن‌قدر که وقتی از حیاط رد می‌شد، سایهٔ عصرش هم بلند نبود. آن‌قدر کوتاه که انگار از سر و پا گرفته و فشارش داده بودند. روی کلهٔ گردش جاده‌ای داشت که دورتادورش را موهای کم‌پشت خاکستری گرفته …

می, 2024

آوریل, 2024

  • 13 آوریل

    داستان کوتاه”یک جفت تیله‌ی سبز” نوشته‌ی مریم سعیدی

    شب‌هایی که بی‌خوابی به سرش می‌زد شروع می‌کرد به شمردن فاصله بین دم و بازدم‌های احمد. خر و پف‌هایش گاهی صدای ریختن آوار می‌داد. یک وقت‌هایی هم انگار که نفسش گیر کند توی شش‌هایش، یا که یادش رفته باشد نفس …

مارس, 2024

  • 28 مارس

    داستان کوتاه”آبگرمکن” نوشته‌ی پرنیا ابهریان

    خون شره می‌کند بین ران‌هایم. خیره‌ام به درجه آب گرم کن که گرم می‌شود یا نه، که ته زورش همان دو دقیقه اول حمام بوده که گرم بوده و بعدش سرما، سرما، سرما.  گردنم از نگاه کردن طولانی به درجه …